این فرمان بطور صریح و روشن بر ضد تمایلات جنسی و حیوانی وضع شده، غریزهای که انسان… متأسفانه… بمجرد پیدا شدن موقعیت مناسب، تا حد افراط به ارضای آن میپردازد!
در اینجا نیز به یک نقطهٴ اساسی دست گذاردهایم، که برای انسان بصورت بزرگترین دام شده است و تقریباً لحظهای که با آن برخورد کنند، همه مغلوب آن میشوند: موقعِیت!
غریزه جنسی فقط بوسیله افکار بیدار و هدایت میشود! انسان میتواند این جریان را بآسانی در خودش نیز آزمایش کند. هرگاه فکر اعمال جنسی بوجود نیاید، غریزه جنسی تحریک نمیگردد، یا بهتر گفته شود، نمیتواند تحریک گردد. او کاملاً وابسته به آن است! بدون استثناء!
نگوئید، که حس لامه هم میتواند غریزه جنسی را بیدار کند؛ زیرا این اشتباه است. این فقط یک فریبی بیش نیست. حس لامه فقط فکر را بیدار میکند و فکر هم غریزه حیوانی را تحریک مینماید! برای اینکه فکر بیدار گردد، موقعیت مناسب قویترین وسیلهٴ کمکی ست و چیزیست که انسانها باید از آن هراس داشته باشند!
بهمین سبب هم قویترین وسیلهٴ دفاع و بهترین محافظ برای دو جنس انسانی اینست که از ایجاد موقعیت جلوگیری کنند! این لنگر نجات دهندهایست در نیاز کنونی، تا زمانیکه بشریت چنان قوی گردد که قادر باشد اجاق افکار خود را، بسان یک قدر مسلّم، سالم و پاکیزه نگاه دارد. در آن صورت زیر پا گذاردن فرمان بطور قطع غیر ممکن خواهد شد.
طوفانهای زیادی باید تا آن موقع از میان سر بشریت بگذرد، ولی اگر هر کس به نوبه خود سعی کند، که هرگز موقعیت گمراه کنندهای برای تنها بودن دو جنس را ندهد، آنگاه این لنگر استقامت خواهد کرد!
این موضوع را باید هر کس با خط فروزان در خاطرش نقش کند؛ زیرا بعد از وقوع تخلّف دیگر کسی نمیتواند به سهولت خود را دوباره از نظر روانی از قید آن آزاد نماید، چون طرف مقابل هم مورد نظر است! و امکان صعودِ همزمان خیلی به ندرت اتفاق میافتد.
«نگذار اشتیاق تصرف زن دیگران بر تو غلبه کند!» منظور از زن دیگران فقط یک زن همسر نیست، بلکه جنس زن بطور کلّی است! بنا براین شامل دختران هم میشود! و از نظریکه آشکارا گفته شده: «نگذار هوس!» منظور فقط غریزهٴ جنسی ست و نه یک خواستگاری شرافتمندانه!
این کلمات روشن را نمیتوان اشتباه تلقی کرد. در اینجا مربوط میشود به قانون قاطع الهی بر ضد فریب و تجاوز جنسی. و همچنین طلب مخفیانه جنسی بوسیله ٴآلوده کردن افکار! و تنها این بعنوان مبدأ کامل بدیهای یک انجامش، زیر پا گذاردن فرمان میباشد و مجازات آن را قبل از اینکه روان بتواند خود را از آن رها کند، بوسیلهٴ تقدیری بهمراه دارد، که باید به نحو اجتناب تاپذیری بتحقق برسد.
گاهی این اتفاق، که انسانها آن را به غلط بیاهمیت میشمارند، حتی تعیین کنندهٴ نوع تناسخی دیگر میباشد و یا برای سرنوشت آیندهای در همین زندگی زمینی است. از این جهت قدرت فکر را دست کم نگیرید، که طبیعتاً مسئولیت را هم بدنبال دارد! شما مسئول کوچکترین سهلانگاری فکر خود هستید، که همانطور هم در دنیای عنصرظریف آسیب بوجود میآورد. آن دنیائی که پس از این زندگی زمینی باید شما را بپذیرد.
ولی اگر هوس تا مرحلهٴ اغوا پیش برود، یعنی تا به مرحلهٴ عمل عنصرخشن برسد، آنگاه باید از قصاص آن بترسید، اگر دیگر قادر نباشید تا جسماً و روحاً آنرا در روی زمین جبران کنید!
اغفال چه از طریق چاپلوسی و چه از طلبیدن صریح صورت گیرد و حتی در آخر به هر صورت دیگری موافقت زن جلب گردد، تأثیر متقابل را نمیتوان به اشتباه انداخت. کار او از همان ابتدای پیدایش هوس آغاز میگردد و همهٴ زیرکیها و ترفندها به آن میاَفزاید. آخرین مرحلهٴ موافقت بر تأثیر متقابل اثری ندارد!
از این رو مراقب باشید، از موقعیتها بپرهیزید و بدون تعمق خود را در آن راه نیاندازید! قبل از هر چیز اجاق افکارتان را پاکیزه نگاه دارید! در این صورت هرگز به این فرمان بیحرمتی نخواهید کرد!
و همچنان اگر کسی برای عذر تقصیر اظهار کند، که علت سعی او برای ایجاد رابطه فقط بمنظور زناشوئی بوده است، قابل قبول نیست! زیرا در آن موقع غیر واقعی بودن عذرش بیشتر آشکار میگردد.
روابط زناشوئی بدون وجود عشق عاطفی در پیشگاه خداوند مورد قبول واقع نمیشود. لذا وجود عشق عاطفی بهترین حفاظ برای جلوگیری از زیر پا گذاردن این فرمان است، عاشق واقعی برای کسی که دوستش دارد پیوسته بهترین را خواستار است و از این جهت هرگز نمیتواند برایش آرزوهای ناپاک بنماید، چیزی که بخصوص این فرمان بر ضد آنست.